ورود به صفحه کاربری
ثبت نام
صفر تا صد چاپ کتاب شما

علوم اسلامی

مکتب پراگماتیسم و نقد این دیدگاه در مدیریت دولتی
دوره 7، شماره 69، فروردین 1404، صفحات 23 - 42
نویسندگان : غلامرضا معمارزاده طهران 1، شیما صفرمحمدلو* 2
1- دانشیار، دانشکده مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم تحقیقات، تهران
2- دکتری، دانشکده مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم تحقیقات، تهران
چکیده :
پراگماتيسم، به مثابه يک نظريه فلسفي و روش دستيابي به حقيقت، ديدگاه تقريبا جديدي است که در اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم ميلادي در آمريکا رواج پيدا کرد. پراگماتيسم بر اين اصل استوار است که درباره هر نظريه يا آموزه اي بايد بر پايه نتايجي که از آن به دست مي آيد، داوري کرد. پراگماتيسم، به مثابه يک نظريه فلسفي و روش دستيابي به حقيقت، ديدگاه تقريبا جديدي است که این فلسفه در اواخر قرن نوزدهم با متفکرانی نظیر ویلیام جیمز و جان دیویی به ظهور رسید به نظر پراگماتيست ها، اگر عقيده اي به نتيجه خوب و کار آمد براي انسان بيانجامد، بايد آنرا حقيقي قلمداد کرد. در واقع، حقيقت چيزي نيست که مستقل و مجرد از انسان وجود داشته باشد. فلسفه پراگماتيسم نيز همانند ساير فلسفه ها داراي پيوندهاي عميقي با سياست و مسايل سياسي است.در مقاله حاضر ضمن بررسي و نقد فلسفه و روش پراگماتيسم، ارتباط پراگماتيسم و مدیریت دولتی نيز در تئوري و عمل مورد بحث قرار گرفته است. نتايج مقاله حاکي از اين است که هر چند نگاه پراگماتيک به پديده هاي مدیریتی در مواردي لازم است، اما کافي نيست؛ زيرا افراط در اين امر، موجب مشکلاتي است که عدم پايبندي به اخلاق، ابزار گرايي، بي توجهي به آرمان هاي سياسي و اجتماعي و تقدم منافع بر اصول و ارزش ها از آن جمله اند.
پشتیبانی آنلاین از طریق واتساپ

پژوهشگران گرامی؛ پاسخگوی سوالات شما عزیزان از طریق واتساپ هستیم !


جهت ارسال پیام در واتساپ اینجا کلیک نمائید !