دوره 6، شماره 57، فروردین 1403، صفحات 11 - 29
نویسندگان : علی محمد انصاری فرد * و یداله ملکی

چکیده :
هر نوع خودکامگی در رأی و فرمانروایی را، استبداد می گویند. استبداد عقیدتی یکی از شعبه های استبداد است. در قرآن کریم به اشراف زورگو، مستکبر، فراعنه و مترفین، مستبد گفته می شود. استبداد عقیدتی عبارت است از: ارادت خود سرانه که منسلکین در ذی سیاست روحانیّه به عنوان دیانت، اظهار و ملّت جهول را به وسیله فرط جهالت و عدم خبرت به مقتضیات کیش و آیین خود، به اطاعت وا می دارند و این اطاعت و پیروی چون غیر مستند به حکم الهی است، لهذا از مراتب شرک می باشد. و هم چنین می توان گفت که مقصود از استبداد عقیدتی این است که گاهی فرد در برابر تغییر اعتقاداتش، استبداد و استکبار می ورزد و گاهی نیز از طریق اعتقاداتش استبداد و استکبار می ورزد و ادّعای الوهیّت می کند و انتظار دارد که مردم، او را به عنوان خدا و ربّ، تعظیم و عبادت نمایند و در برابر او سر تسلیم و بندگی فرود آورند. در قرآن کریم و نهج البلاغه به استبداد عقیدتی توجّه خاصّ شده است. آموزه توحيد و خداپرستي قرآن کریم و اندیشه نورانی امام علی (ع) به هيچ وجه با استبداد و خودكامگي سازگار نيست، بلكه در سراسر قرآن و نهج البلاغه، ناسازگاري با استبداد و خودسري و خود کامگی مشاهده مي شود.

کلمات کلیدی :
استبداد، عقیده، مشورت، استبداد عقیدتی، قرآن، نهج البلاغه


مشاهده مقاله
195
دانلود
2
تاریخ دریافت
۱۶ مهر ۱۴۰۲
تاریخ ریوایز
۰۹ دی ۱۴۰۲
تاریخ پذیرش
۳۰ فروردین ۱۴۰۳